چیز زیادی عوض نشده
کوچکتر که بودیم
من چشم می گرفتم و تو قایم می شدی.
و حالا در میانه این صحرا
دنیا چشم گرفته و قیامت قایم شده است.
و من و تو هم فقط نگاه می کنیم به گم شدن قیامت؛
و به دنیا نمی گوییم که قیامت پشت کدام خیمه؛
پشت کدام تخته سنگ؛پشت کدام پرده
پنهان شده است.
و من و تو همیشه یادمان می رود که
بهای پیداکردن قیامت گم شدن دنیاست
گفتم که چیز زیادی عوض نشده...